سيستم هاي آزاد سازي انرژي در بدن آدمي
کشتی شوشتر
wrestlingshoushtar

 

سيستم هاي تمريني مختلف همواره از اساسي ترين و کليدي ترين مباحثي بوده است که در بحث تمرين و در مباحث ورزشي مطرح بوده و با اين وجود عموم ورزشکاران نيز اطلاعات چندان موثق، کامل و درستي در مورد آنها ندارند.
قبل از پرداختن به اصل مطلب بايد به اين مقدمه اشاره اي بکنيم که ورزش و مخصوصاً ورزش هاي قدرتي و کشتی از جمله تخصصي ترين مقوله هايي هستند که پيشرفت در آنها نيازمند داشتن دانش و تخصصي به واقع بسيار بالاست.
فرايند آموزش که در کشورهاي جهان سوم همانند ايران نيز در بسياري از موارد ناديده گرفته شده و اصولاً در بسياري از موارد اهميتي به آن داده نمي شود در هدايت صحيح فعاليت هاي ورزشي ورزشکاران در سطح کشوري از اهميت بسيار زيادي برخوردار است.
زماني که نظام مربيگري در يک کشور از منابع علمي و به روز دنيا تغذيه نکرده و اصولاً از تاثير آموزش بر پيشرفت هاي بي عارضه و واقعي ورزش هاي قدرتي غفلت شود زمينه براي رشد و شيوع شايعات و روش هاي غير علمي و مهلک همانند مصرف استروئيدها و ديگر مواردي که امرزوه شاهد آن هستيم نيز فراهم مي شود.
در اين مقاله بيشتر در مورد سيستم ها مختلف آزاد سازي انرژي در بدن صحبت خواهيم کرد. داشتن اطلاعات لازم و کافي در مورد اين مسئله و در مورد آناتومي انساني، فيزيولوژي انساني و همچنين در مورد سيستم گردش خون و ديگر مسائل پزشکي ورزشي از بديهي ترين مشخصه ها و نيازهاي يک مربي واقعي است که تحقق يافتن آن در يک کشور نيازمند گسترش تکنيک ها و فنون پيشرفته آموزش بوده و تنها در سايه برنامه ريزي اصولي و طولاني مدت قابل تحقق است.
در شرايطي که سنجش اطلاعات پايه و اوليه در انتخاب فراگيران دوره هاي مربيگري مفهوم و محلي از اعراب نداشته و در کمتر از دو هفته 160 نفر مربي رسمي تريبت شده و تحويل جامعه ورزش کشور داده شده و نظارت و کنترلي نيز بر کار سيستم مربيگري اعمال نشده و نسبت به بازآموزي آنها نيز اقدامي صورت نمي گيرد هيچ انتظاري از ورزش يک کشور نمي توان داشت. در اين شرايط شيوع مصرف غير علمي و کشنده استروئيد، رفتارهاي خطرناک و غلط، شيوع شايعات و باورهاي غلط و صد ها مورد ناهنجاري کشنده و مهلک ديگر نيز قابل پيش بيني خواهد بود.
بر خلاف آنچه که امروزه در ايران مد شده است و عموم ورزشکاران و حتي مردم اعتقاد دارند که سنگين بودن وزنه ها و فشرده بودن جلسات تمريني و پرخوري براي رسيدن و همچنين براي رساندن ورزشکاران به موفقيت هاي ورزشي کافي و وافي به نظر مي رسد بدون نهادينه شدن علوم مختلف در ورزش هاي قدرتي هر فعاليت و هر برنامه ريزي هم که انجام مي شود عملاً چيزي به جز تيري نخواهد بود که در تاريکي رها مي شود.
شايد اين قبيل اقداماتي که بر پايه آگاهي و علم صورت نمي گيرد بتواند در برخي موارد در کوتاه مدت رضايت نسبي ورزشکاران را تامين بکند اما از اين بابت يقين داشته باشيد که ورزش کشور ما تا زماني که بر پايه اصول و روش هاي ديمي و سنتي اداره مي شود در سطح جهاني حرفي براي گفتن نخواهيم داشت و در طولاني مدت نيز از گزند عوارض کشنده و مصدوميت هاي آزار دهنده سايه شوم تجويزهاي ديمي و غير اصولي بر ورزش و جامعه ورزشي کشور در امان نخواهيم بود.
بگذريم! در حقيقت مي توان گفت که اصلي ترين منبع انرژي براي سلول هاي عضلاني و حتي براي ديگر سلول هاي بدن ترکيبي است که شما و ما آن را به نام atp مي شناسيم. آدنوزيون تري فسفات که به اختصار atp نيز خوانده مي شود در اصل روشي بيوشيميايي براي بدن است تا بدن انرژي مورد نياز خود را ذخيره و در مواقع لزوم آن را آزاد کند.
فرايندي که در طي آن atp به انرژي تبديل مي شود فرايند بسيار پيجيده اي است که پرداختن به آن مجال و فرصتي بيش از يک مقاله را طلب مي کند اما با اين وجود در اين مختصر فرصتي که داريم به نکاتي مهم در اين رابطه اشاره مي کنيم:
از نقطه نظر شيمي atp را مي توان متشکل از آدنين نوکلوئيدهايي دانست که به سه اتم فسفر متصل شده اند.
·انرژي بسيار زيادي در اتصال اين گروه با فسفر سوم وجود دارد که بدن آدمي مي تواند با آزاد کردن آن، انرژي مورد نياز خود را تامين کند.
·زماني که سلولي نياز به انرژي داشته باشد فسفر سومي که با اين گروه پيوند برقرار کرده است مي تواند از آن جدا شود. انرژي بسيار زياد حاصل شده از اين واکنش انرژي زا نيز نياز بدن به انرژي را برطرف مي کند. در اين بين نيز ماده اي موسوم به adp يا آدنوزيون دي فسفات حاصل مي شود.
·اين در حالي است که در برخي موارد فسفر دوم نيز از اين گروه جدا مي شود. در اين حالت ماده حاصل را به اصطلاح آدنوزيون مونو فسفات مي نامند. اين ماده به اختصار amp ناميده مي شود.
·زماني که انرژي موجود در داخل بدن و انرژي موجود در داخل سلول ها بيش از نياز بدن باشد سلول ها انرژي زايد خود را با تبديل کردن آدنوزيون دي فسفات به مولکول هاي آدنوزيون تري فسفات براي روز مبادا ذخيره مي کنند.
·عضلات براي رسيدن به انقباض کامل همانند آنچه که در فيگور گرفتن و همچنين در بلند کردن وزنه هاي سنگين با آن درگير مي شوند نياز به استفاده از مولکول هاي atp دارند. زماني که مدت زمان و همچنين شدت فعاليت هاي عضلاني نيز افزايش پيدا مي کند ميزان نياز بدن و سلول هاي عضلاني به مولکول هاي atp نيز افزايش مي يابد. با افزايش ميزان استفاده بدن از اين مولکول هاي احياي اين ذخاير نيز بايد مد نظر قرار بگيرد.
·به دليل اينکه مولکول هاي atp براي بدن از اهميت ويژه اي برخوردار هستند بدن راهکارهاي مختلفي براي احياي ذخاير مصرف شده آن را در اختيار دارد. روش هاي مختلف استفاده بدن از اين مولکول را به اصطلاح سيستم مي نامند.
·سيستم فسفاژن
·سيستم گليکوژن-اسيد لاکتيک که در اصطلاح سيستم اسيد لاکتيک نيز خوانده مي شود.
·سيستم هوازي
سيستم فسفاژن
سلول هاي عضلاني به طور طبيعي در درون خود مقادير قابل توجهي از مولکول هاي atp را دارند که اين انباشته و اين ذخيره در موقع لزوم مي تواند جوابگوي نيازهاي آني و فوري اين سلول ها به انرژي باشد.
البته يادآوري اين مهم نيز ضروري است که ذخاير atp موجود در درون سلول هاي عضلاني تنها به اندازه اي است که براي چند لحظه جوابگوي نياز اين سلول ها به انرژي باشد. سلول هاي عضلاني براي احياي ذخاير تهي شده atp موجود در درون خود نياز به دريافت ماده اي موسوم به کراتين فسفات دارند. گروه هاي فسفات موجود در ترکيب کراتين فسفات به واسطه عملکرد آنزيمي موسوم به کراتين کيناز از آن جدا شده و منجر به تبديل شدن adp عاري از انرژي به atp سرشار از انرژي مي شود. در اين نقطه است که ارزش و اهميت واقعي مکمل هاي حاوي کراتين براي احياي ذخاير تهي شده انرژي سلول ها و مخصوصاً سلول هاي عضلاني بيش از پيش مشخص مي شود.
سلول هاي بدن آدمي و مخصوصاً سلول هاي عضلاني براي جبران انرژي از دست رفته و براي تامين انرژي لازم براي فعاليت هاي بدني شديد و کوتاه مدت خود atp هاي موجود در دورن خود را به adp تبديل مي کنند و با آزاد کردن انرژي ناشي از اين فرايند انرژي زا نياز خود به انرژي را تامين مي کنند.
در اين ميان کراتين فسفات نيز در برگشت دادن اين واکنش و در احياء ذخاير atp موجود در درون سلول هاي عضلاني حداکثر سعي و کوشش خود را مي کند. با افزايش يافتن مدت زمان کارکرد و فعاليت سلول هاي عضلاني ذخاير کراتين فسفات موجود در درون اين سلول هاي نيز کم کم رو به کاهش مي رود.
به اين سيستم که در اين مقاله به ساده ترين زبان ممکن به خصوصيات و ويژگي هاي آن اشاره اي کوتاه داشتم سيستم فسفاژن اطلاق مي شود. اين سيستم انرژي مورد نياز سلول هاي عضلاني در مورد فعاليت هاي شديد و آني را فراهم مي کند اما اين در حالي است که اين سيستم پاسخگوي نياز سلول ها براي بيش از 8 الي 10 ثانيه نخواهد بود.
فعاليت هاي ورزشي همانند دوهاي صد متر، پرتاپ وزنه و ديسک، وزنه برداري يک ضرب و دو ضرب و ديگر فعاليت هاي شديد بدني که در مدت زماني کمتر از 10 ثانيه انجام مي شود در اين سيستم آزاد سازي انرژي قرار دارند.
با طولاني تر شدن مدت زمان فعاليت هاي بدني فرد، بدن نيز از اين سيستم نا اميد شده و سيستم ديگر را به مرحله اجرا مي گذارد.
سيستم گليکوژن _ اسيد لاکتيک
سلول هاي عضلاني علاوه بر ذخاير atp که از آنها نام برده شد ذخاير نسبتاً زيادتري از کربوهيدرات هاي پيچيده و از جنس گليکوژن را نيز در خود دارند. گليکوژن نيز زنجيره اي از مولکول هاي گلوکوز است. سلول هاي عضلاني گليکوژن را به اجزاي سازنده آنها يعني گلوکوز تبديل مي کنند. سپس سلول هاي عضلاني از سيستم بي هوازي براي توليد مولکول هاي atp استفاده مي کنند. محصول فرعي اين سلسله از واکنش ها نيز اسيد لاکتيک است که معرف حضور ورزشکاران رشته هاي قدرتي هست.
پروسه اي که در اين سيستم طي مي شود تقريبا از 12 واکنش شيميايي مختلف تشکيل شده است. به عبارت ساده تر مي توان گفت که در اين سيستم آزاد سازي انرژي از گلوکوز تا توليد شدن atp بايد 12 واکنش پيچيده شيميايي انجام شود. بنابراين ناگفته پيداست که سرعت عمل اين سيستم در قياس با سيستم ياد شده قبلي کند تر خواهد بود. اما با اين وجود اين سيستم در قياس با سيستم هوازي از سرعت بالاتري برخوردار بوده و انرژي لازم براي فعاليت هاي در حدود 90 ثانيه اي ورزشکاران را تامين مي کند. اين سيستم نيازي به وجود اکسيژن ندارد.
به دليل اينکه در اين سيستم آزاد سازي انرژي علاوه بر مولکول هاي atp مقادير قابل توجهي اسيد لاکتيک نيز توليد مي شود اين سيستم همواره با محدوديت هايي همراه بوده است. اين اسيد همان ماده اي است که موجب احساس درد و آزار سلولي در عضلات شما مي شود. اسيد لاکتيک توليد شده در عضلات موجب بروز احساس درد و خستگي و کوفتگي عضلاني در عضلات مورد تمرين ورزشکاران شده و آنها را از پرداختن به تمرين در جلسات بعدي بر روي اين عضلات باز مي دارد.
همانگونه که خود نيز با تجزيه و تحليل اطلاعات ارائه شده در پارارگراف هاي بالا مي توانيد به اين مهم برسيد تمرين با وزنه و اصولاً برنامه هاي تمريني پرورش اندام را مي توان در محدوده اين سيستم آزاد سازي انرژي دانست.
سيستم هوازي
در صورتي که طول فعاليت بدني شما از 2 دقيقه ***** کند سيستم هوشمند بدن به اين نتيجه منطقي مي رسد که براي تامين انرژي مورد نياز براي انجام اين قبيل فعالت ها بايد وارد سيستم آزاد سازي هوازي شود. اين سيستم به اين دليل هوازي ناميده مي شود که اصولاً وجود اکسيژن براي به مرحله اجرا در آمدن آن ضروري و الزامي است.
تنها در شرايطي که اکسيژن در محيط وجود داشته باشد گلوکز به طور کامل سوخته و توليد انرژي مي کند. در اين واکنش انرژي زا و در جريان فرايندي که به سيستم تنفس هوازي نيز شهرت پيدا کرده است گلوکوز تجزيه شده و تبديل به دي اکسيد کربن و آب مي شود. آب حاصل از اين واکنش به مصرف بدن رسيده و دي اکسيد کربن حاصل نيز به راحتي و بدون اينکه همانند اسيد لاکتيک دردسري را براي بدن و سيستم هاي حياتي آن ايجاد کند ار طريق تنفس ششي از بدن آدمي دفع مي شود و در اين بين نيز انرژي در خور توجه آزاد شده از اين واکنش هم به مصرف تهيه انرژي لازم براي انقباضات عضلاني مي رسد.
بدن آدمي گلوکوز لازم براي اين کار را از منابع گوناگون به دست مي آورد:
·گلوکوز به جا مانده از سيستم اسيد لاکتيک در عضلات يکي از مهم ترين منابعي است که بدن براي تامين گلوکوز مورد نياز خود به آن مراجعه مي کند.
·بدن همچنين با تبديل کردن گليکوژن موجود در کبد به گلوکز، مواد خام مورد نياز براي سيستم هوازي را تامين مي کند. سلول هاي عضلاني نيز گلوکوز آزاد شده در کبد را از طريق دستگاه گردش خون دريافت مي کنند.
·بدن همچنين گلوکوز وارد شده به بدن از طريق تغذيه و گلوکوز جذب شده از روده ها را به مصرف توليد انرژي مي رساند. شلول هاي عضلاني اين گلوکوز را نيز از طريق گردش خون دريافت مي کند.
سيستم هوازي همچنين از اسيد هاي چرب و از چربي هاي زايد ذخيره شدن در بدن نيز استفاده کرده و توليد atp مي کند. در شرايط بحراني همانند گرسنگي ها و در ايام ماه مبارک رمضان که مسلمانان ساعات طولاني از سحر تا افطار را بدون غذا و آب سپري مي کنند پروتئين موجود در عضلات نيز مي تواند به اسيد آمينه تبديل شده و براي تبديل شدن به atp در اختيار بدن قرار داده شود.
سيستم تنفس هوازي قندها را به عنوان اولين گزينه مصرف کرده و سپس به بافت هاي چربي حمله کرده و در نهايت و در صورت موجود نبودن مقادير کافي از اين دو درشت مغذي به سراغ پروتئين هاي موجود در بافت هاي عضلاني رفته و آنها را تجزيه مي کند.
مطالب ارائه شده در اين مقاله و در ديگر مقالاتي که در اين نشريه تقديم حضور خوانندگان مي شود نه براي پر کردن صفحات که با وسواس تمام از منابع به روز اينترنتي انتخاب شده و پس از ترجمه و بازبيني دقيق براي استفاده هاي عملي ورزشکاران و مربيان کشور تقديم حضور خوانندگان مي شود. در صورتي که مطالب را به دقت مطالعه کرده باشيد حتما شما نيز به اين مهم رسيده ايد که براي رسيدن به اهداف مشخصي و متفاوتي که هر کسي از پرداختن به تمرينات ورزشي دنبال مي کند بايد برنامه ريزي تمريني مناسبي که در محدوده يکي از اين سه سيستم آزاد سازي انرژي در بدن بوده و يا تلفيقي از آنها باشد را مد نظر داشت. با رد دست داشتن اين اطلاعات به راحتي مي توان به اين نتيجه منطقي و معقول رسيد کساني که با تجويز تمرينات با وزنه که در سيستم اسيد لاکتيک نيز عمل مي کند قصد تشديد فرايند چربي سوزي و قصد رساندن افراد به تناسب اندام حاصل از حذف چربي هاي زايد از بدن را دارند تا چه اندازه در اشتباه اند و کساني هم با پرداختن به اين قبيل تمريناتي که اصولاً ارتباطي با سوزاندن چربي ها در بدن ندارد قصد کم کردن از حجم چربي هاي زايد انباشته شده در اطراف کمر و **** خود را دارند عملاً آب در هاون مي کوبند!
تمريناتي کعه به قصد تشديد فرايند چربي سوزي تجويز و يا انجام مي شوند بايد در سيستم هوازي برنامه ريزي شود. همانگونه که در مقاله مطالعه کرديد انجام چنين تمريناتي بايد بيش از 90 ثانيه به طول بيانجامد تا بدن در مجاورت اکسيژني که از راه تنفس مي گيرد چربي هاي زايد بدن را سوزانده و تبديل به انرژي کند. البته ذکر اين نکته نيز خالي از لطف نيست که به همراه چنين تمريناتي بايد از رژيم هاي غذايي کم قند و کم چربي نيز استفاده کرد.
به طور کل مي توان گفت که کامل ترين شکل آزاد سازي انرژي همين سيستم هوازي است به طوري راندمان و بازده بسيار بالايي داشته و کارايي مطلوب تري نيز در قياس با دو سيستم ديگر داشته است. اين سيستم اگر چه در قياس با دو سيستم ديگر با سرعت کند تري عمل مي کند اما محصولات فرعي ناشي از آن همانند اسيد لاکتيکي که در سيستم دوم آزاد مي شود براي بدن سمي نمي باشد.
همانگونه که گفته شد مربي واقعي ورزشي بايد از سيستم هاي آزاد سازي انرژي و از مزايا و همين طور هم از معايب و از مواد اوليه اي که هر يک از سيستم ها مصرف کرده و همين طور هم از محصولات فرعي هر کدام از آنها اطلاعات کامل را داشته باشد. در صورتي که مربي از اين سيستم ها آگاهي و اطلاعات کافي نداشته باشد و تمرينات متناسب با هر يک از اين سيستم ها را نيز نتواند با مهارت برنامه ريزي کند در هدايت کردن ورزشکاران به سمت پيشرفت هاي ورزشي و در رساندن آنها به مقصود خود اعم از تشديد فرايند چربي سوزي و تشديد فرايند عضله سازي نيز عملاً موفقيتي نخواهد داشت.

 

منبع : بولتین



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط کورش شیرازی
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 547
تعداد نظرات : 77
تعداد آنلاین : 1


<-PollName->

<-PollItems->


Up Page